۵/۰۲/۱۳۸۶

توصیف ها و نشانه ها

کافه ایرلندی

اگر به شیشه میزت دقت کنی خواهی دید که در واقع شیشه ای در کار نیست و تو مبتلا به توهم شده ای و فنجان قهوه روی سطحی از هوا قرار دارد که ممکن است موفق شوی دستت را از آن عبور دهی. اینجا ، در این کافه ی ایرلندی ، به جرات میتوان گفت هیچ چیز واقعی نیست. حتا به صندلی که رویش نشسته ای باید شک کنی.
در اینجا ضریب اطمینان به صفر میرسد.تمامی آدمهایی که وارد اینجا میشوند تجسمی ساختگی در ذهن تو اند. حتا اگر از بین آنها کسی را بشناسی باز هم دلیل بر واقعی بودنشان نیست. کافیست وقتی آشنایی را در اینجا میبینی فورا به او تلفن بزنی و بعد خواهی دید که شخص حقیقی آنور خط جوابت را خواهد داد. تمامی اتفاقاتی که اینجا رخ میدهد در واقعیت نیست، تمام نوشیدن ها، گپ زدن های مداوم تا آخر شب، هیچ کدام واقعی نیست. و هر برخورد با شخصی دیگر فقط در تخیل توست که شکل میگیرد. در واقع کل این مکان را میتوان مجازی دانست که فقط در خواب میتوانی ببینی. ساختمان کافه در انتهای کوچه ای بن بست واقع شده که اکثر خانه هایش خالی از سکنه است. کوچه ای تقریبن متروکه وتمام ساختمان های آن ( که بیشترشان نیمه کاره مانده است) به رنگ خاکستری تیره است. در این میان ساختمان روشن و پر رنگ کافه ایرلندی به شدت جلب توجه میکند.
افرادی که از ابتدای کوچه میگذرند توجهی به آن نمیکنند و هر کسی قادر به رویت آن نیست.
افرادی که از کافه بیرون می آیند پیش از آنکه پایشان به زمین برسد محو میشوند و از بیرون هیچ گاه ورود فرد جدیدی را نخواهی دید.
از تمام این ها مهم تر اینست که شخصی حقیقی که وارد کافه شود خودش هم تبدیل به فردی غیر واقعی و مجازی خواهد شد. یعنی خودت توی کافه نیستی، خود واقعیت جای دیگری مشغول انجام کاری است. تمامی بحثها و توی سر هم زدن ها برایت اتفاق می افتد بدون آنکه خود واقعیت آنجا باشد. وقتی آخرین نفر بیرون می آید ساختمان ناپدید خواهد شد و با ورود اولین نفر پدیدار میشود.